خدا انسان عشق

و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود و با " نبودن" چگونه می توان "بودن"

وقتی داشتند مرا می آفریدند و می سرشتند کسی آن گوشه خدا خدا نمی کرد

هنگامی که راه سفر در پیش است پاهای مشتاقی باز می شود، بی همسفری سخت است

خدا آدم های ذلیل و طمّاع و ترسو و چاپلوس را دوست ندارد، خدا دوست دار آشناست, عارف عاشق می خواهد نه مشتاق بهشت

آدم ها همه در یک سطح نیستند و از هم فاصله دارند امّا همه از یک جنسند


نویسنده: سنگ صبور

.:: آخرین مطالب ::.

» کانال موسیقی های جذاب ( سه شنبه هفتم اردیبهشت ۱۴۰۰ )
» اشعار زیبا ( دوشنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۰ )
» دو شعر زیبا ( دوشنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۹۸ )
» اشعار عاشقانه ( جمعه یکم آبان ۱۳۹۴ )
» نیروی نامرئی ( دوشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۳۹۱ )
» من از خدا خواستم ... ( شنبه بیست و سوم دی ۱۳۹۱ )
» Ruls of Life ( سه شنبه نوزدهم دی ۱۳۹۱ )
» مهر مادر ( سه شنبه دوازدهم دی ۱۳۹۱ )
» ( سه شنبه شانزدهم آبان ۱۳۹۱ )
» ( سه شنبه شانزدهم آبان ۱۳۹۱ )
» ( پنجشنبه یازدهم آبان ۱۳۹۱ )
» شعر زیبا و دلنشین ( جمعه بیست و هشتم مهر ۱۳۹۱ )