اشعار عاشقانه
سلام خدمت دوستان گلم.ببخشید یه مدت خیلی طولانی نبودم و بابت همین مسئله از شما عذرخواهی می کنم؛ برای اینکه نبود این مدّت رو جبران کنم، چند تا شعر عاشقانه براتون تو این پست قرار می دهم
من چرا دل به تو دادم که دلم می شکنی
یا چه کردم که نگه باز به من می نکنی
دلو جانم به تو مشغول و نظر بر چپ وراست
تا حریفان ندانند که تو منظور منی
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی
تو بدین نعت و صفت گر خرامی در باغ
باغبان بیند و گوید که تو سرو چمنی
سعدی
....................
مرا خود با تو سری در میان هست
وگرنه روی زیبا در جهان هست
وجدی دارم از مهرت گدازان
وجودم رفت و مهرت همچنان هست
مبر،ظن کز سرم سودای عشقت
رود تا بر زمینم استخوان هست
اگر پیشم نشینی دل نشانی
وگر غایب شوی در دل نشان هست
سعدی

