History of Persian Gulf

تاريخچه اي از خليج فارس:

خليج فارس يك شيار هلالي شكل است كه حد آب هاي اقيانوس هند را (خليج عمان) در محدوده ي 900 كيلومتر طول و 240 كيلومتر عرض در چين هاي زيرين كوههاي زاگرش جنوبي نشان داده است. خليج فارس و كشورهاي همسايه اش تقريباً يك نهم از 44 ميليون كيلومتر مربع محدوده ي قاره ي آسيا را تشكيل مي دهد. خليج فارس راه آبي با ارزش از اوايل تاريخ بوده و همچنين يك آغازي از برخورد تمدن هاي بزرگ مشرق باستان است كه زمينه ي چندين ميليون سالي دارد. از قرنها پيش ايلاميها بندر بوشهر و جزيره ي خارك را براي سكونت، كشتي راني و حكومت بر سواحل خليج فارس همچنين مزايده و مبادله با هنديهاي غرب و دره ي نيل بكار مي بردند. در كتابهاي جغرافي آمريكاي لاتين خليج فارس با عنوان درياي پارس يا Persicum (پرسيسوم) آمده است.

لغت لاتين «Sinus persicus» معادل با «Persicher» (خليج پرسيچه) در فرانسوي، و «Persico qof» در ايتاليايي «Persidskizalir» در زبان روسي و «Perushawan» كه همگي به معناي پارس مي باشد.

قبل از سكونت ايرانيان آريايي در فلات ايران، آسيريان، در كتيبه هايشان اسم دريا را «درياي تلخ» گذاشته بودند و اين قديمي ترين عنواني است كه براي خليج فارس بكار برده شده است.

يك كتيبه از داريوش كه د ركانال سوئز يافت شده، عبارتي را با ذكر رود پارس بيان كرده كه به همان خليج فارس اشاره دارد.

تاريخ دان يوناني «هرودوتس» در كتابش- تاريخ هرودوتس، 440 قبل از ميلاد- به طور مكرر به درياي قرمز بعنوان «خليج عرب» اشاره كرده است.

استرابن، تاريخ شناس يوناني از نيمه ي دوم قرن اول قبل از ميلاد و نيمه ي اول قرن اول بعد از ميلاد نوشته است كه: عرب ها بين خليج عربي و خليج فارس زندگي مي كنند. «پتلمي» ديگر جغرافي دان مشهور يوناني از قرن دوم به خليج قرمز به عنوان «سينوس عربي» (Arabicus Sinus) مثلاً خليج عربي اشاره كرده است. در كتاب، به مرزهاي جهان از شرق به غرب كه در قرن چهارم هجري نوشته شده بود، درياي قرمز به خليج عربي تغير نام يافته بود.

امروزه رايج ترين كارهاي عربي به دريا در ايران جنوبي به عنوان «خليج فارس» اشاره مي كنند، كه شامل دايره المعارف مشهور عربي جهان «آل منجاد» مي شود كه مورد اطمينان ترين منبع در اين مورد است.

شواهد قانوني غير قابل تكذيبي وجود دارند همچنين دندهايي در تأثير يكتا بودن و اصيل بودن لغت خليج فارس وجود دارد. از سال 1507 تا 1560 در تمام توافق هايي كه پرتقالي ها، اسپانيايي ها، انگليسي ها، هلندي ها، فرانسوي ها و آلماني ها با دولت ايران و يا در هر مورد سياسي ديگر در هركجا با ايران داشتند ذكر نام خليج فارس هم وجود داشته. حتي در توافق نامه هايي با حضور عرب ها نام «الخليج الفارس» در متن هاي عربي و «خليج فارس» در متون انگليسي وجود داشته مدل سندي كه براي استقلال كويت كه بين امير كويت و نمايندگان دولت انگليس در خليج فارس به امضا رسيده سندي كه در 19 ژوئن سال 1961 توسط عبداله السالم اسطباح امضا شده بود، در دفتر امانات ايالات متحده طبق ماده ي 102 قانون U.N به ثبت رسيده است و مي تواند در هر اداره ي U.N تقاضا شود.

از آغاز قرن بيستم، نام «خليج فارس» در كتب جغرافيا و تاريخ با اشاره ي كمتري به «درياي فارس» به كار برده شده است. چنين تغييري اين نظريه را پيشنهاد كرده كه «درياي فارس» يك نام قديمي جايگزين شده با لغت جديد «خليج فارس» است.

آغاز دهه ي 1930 يك نقطه ي عطف در تاريخ تلاش ها براي تغيير نام خليج فارس بود وقتيكه آقاي چارلز بل گريو، فرستاي ديپلماتيك انگليسي در بحرين فايلي را براي تغيير در نام خليج فارس با ذكر دو مسئله ي اداره ي خارجي بريتانيا را پيشنهاد كرد. حتي قبل از پاسخ اداره ي خارجي بريتانيا او نام جعلي(در تلاش براي بازستاندن بحرين، تنب، ابوموسي، سيدي، متضم، هنگام و ديگر جزاير متعلق به ايران و براي فاش كردن و بي نتيجه گذاردن توطئه ي تفكيك خوزستان) را بكار برد.

علاوه بر تمام كشمكش ها و بحث هايي كه در مورد نام خليج فارس بوجود آمد، ايالات متحده با 22 كشور عربي به طور رسمي در دو مراسم نام غير قابل تغيير دريا را بين ايران و شبه جزيره ي عربي بعنوان خليج فارس اعلام كرده است. اولين اعلاميه از طريق سند UNAD 5 مارس 1971 بيان شده بود و دومين اعلاميه 45080225 UNAL در دهم آگوست 1984 بود. علاوه بر اين كنفرانس سالانه ي ايالات متحده براي هماهنگي در مورد اسامي جغرافيايي به طور تأكيدي نام خليج فارس را هر سال تكرار كرده است.

گرچه بكار بردن خليج عربي به جاي خليج فارس هيچ اساس و پايه اي ندارد و در هيچ فرهنگ يا زباني پذيرفته نخواهد شد، به هر حال آن مسئوليتمان را در بيان واقعيت و حذف ابهامات بعنوان قديمي ترين و اصيل ترين ساكنان منطقه كم نخواهد كرد.

 موقعيت تاريخي كوچكترين و بزرگترين تنب ها، ابوموسي،

            بزرگترين جزيره ي تنب از شمال به جزيره قشم و از غرب به تنب كوچك، از جنوب به ابوموسي و رأس الخيما و از شرق به عمان محدود شده است. جزيره، تنب بزرگ، يا تنب مار، بزرگترين تنب مار يا گب تنب(Gap tunb) ناميده شده است.

در عصر اسلامي تا قرون اخير جزيره تنب بزرگ قسمتي از ايالات فارس، كرمان، مكران و هرمزگان بود.

-در سال 1884 آن قسمتي از بنادر خليج فارس بود.

- در سال 1949 همراه با 29 جزيره ي ديگر يك دهكده زير منطقه ي لنگه بود.

- در سال1951 قسمتي از دهكده ي مزدوكي در منطقه ي لنگه از شهر لار بود.

- در سال 1954 يك دهكده در منطقه ي ابوموسي از شهر بندري بندر لنگه بود.

- در سال1958 نواحي ابوموسي و تنب بزرگ به هم پيوستند و يك منطقه ي بزرگ با جزيره ي كيش بعنوان مركزش تشكيل دادند.

- در سال1976 آن بندر شهر كيش شد.

- در سال 1982 قسمتي از شهر ابوموسي شد.

- در سال 1991 جزيره تنب بزرگ قسمتي از منطقه ي تنب از شهر ابوموسي بود.

جزيره ي تنب بزرگ در نتيجه ي مسافت دورش از تنگه هرمز به تهايي هيچ اهميت استراتژيك ندارد، به هر حال، با توجه به موقعيت استراتژيك ايران، آن بعنوان يك ارتباط مهم در خط دفاعي ايران در تنگه هرمز در نظر گرفته شده است.

جزيره ي تنب كوچك با شهر لنگه در شمال، جزيره ي ابوموسي در جنوب، جزيره ي تنب بزرگ در شرق، جزاير فار و فاروگان در غرب همسايه است. شكل جزيره مثلثي است.      

                                                                                                  از عاطفه مازيار


نویسنده: فريد

.:: آخرین مطالب ::.

» کانال موسیقی های جذاب ( سه شنبه هفتم اردیبهشت ۱۴۰۰ )
» اشعار زیبا ( دوشنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۰ )
» دو شعر زیبا ( دوشنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۹۸ )
» اشعار عاشقانه ( جمعه یکم آبان ۱۳۹۴ )
» نیروی نامرئی ( دوشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۳۹۱ )
» من از خدا خواستم ... ( شنبه بیست و سوم دی ۱۳۹۱ )
» Ruls of Life ( سه شنبه نوزدهم دی ۱۳۹۱ )
» مهر مادر ( سه شنبه دوازدهم دی ۱۳۹۱ )
» ( سه شنبه شانزدهم آبان ۱۳۹۱ )
» ( سه شنبه شانزدهم آبان ۱۳۹۱ )
» ( پنجشنبه یازدهم آبان ۱۳۹۱ )
» شعر زیبا و دلنشین ( جمعه بیست و هشتم مهر ۱۳۹۱ )